بازار معاملات آنلاین طلا

بازار معاملات آنلاین طلا، شبـکه اطلاع رسانـی طلا، سکه و ارز

خرید طلا
خبر

کریپتو مبتنی بر هوش مصنوعی: شرط هوشمندانه یا قماری خطرناک؟

کریپتو مبتنی بر هوش مصنوعی: شرط هوشمندانه یا قماری خطرناک؟

ترکیب هوش مصنوعی و ارزهای دیجیتال در حال تغییر اقتصاد دیجیتال است، با وعده بهبود کارایی و دسترسی، اما خطراتی برای بازار و امنیت به همراه دارد.

به گزارش شبکه اطلاع‌رسانی طلا و ارز و به نقل از فوربز، تقاطع هوش مصنوعی (AI) و ارزهای دیجیتال در حال بازتعریف اقتصاد دیجیتال به شیوه‌هایی است که می‌تواند انقلابی یا بی‌پروا باشد. آیا ابزارهای کریپتو مبتنی بر AI سرمایه‌گذاری را هوشمندتر و دسترس‌پذیرتر خواهند کرد، یا فقط نوسانات و دستکاری بازار را شدت می‌بخشند؟ آیا شبکه‌های غیرمتمرکز AI قادرند قدرت را به افراد بدهند یا آن را در دستان معدودی متمرکز می‌کنند؟ و با توجه به اینکه مقامات هنوز در تلاش برای رسیدن به این تحول هستند، چه کسی مسئول است زمانی که سیستم‌های مالی مبتنی بر AI تصمیمات اشتباهی می‌گیرند؟

از اوراکل‌های AI که اکنون استخراج بیت‌کوین (BTC) بلوک‌های بلاک‌چین فعلی را انجام می‌دهند، تا توکن‌های متمرکز بر AI که به‌منظور تأمین زیرساخت‌های نسل آینده طراحی شده‌اند، پروژه‌های کریپتو-AI وعده سرعت، اتوماسیون و نوآوری در خدمات مالی را می‌دهند. اما آن‌ها همچنین سوالاتی فوری درباره انصاف، نظارت و امنیت مطرح می‌کنند. آیا اگر این موج جدید اختلالات فناوری کنترل نشود، شکاف‌های مالی را عمیق‌تر کرده، نقاط کور نظارتی ایجاد کرده و ریسک‌های سیستماتیک جدیدی معرفی می‌کند؟

همزمان با همگرایی بیشتر AI و کریپتو، تبعات آن برای بازارها، مصرف‌کنندگان و سیاست‌گذاران به نقطه‌ای رسیده که نمی‌توان نادیده گرفت. این تبعات سوالات حیاتی را مطرح می‌کند که نیازمند پاسخ‌های عملی هستند.

وعده ارزهای دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی

ارزهای دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی دارایی‌های دیجیتالی هستند که پلتفرم‌هایی را راه‌اندازی می‌کنند که هوش مصنوعی را با فناوری بلاک‌چین ترکیب می‌کنند. این پروژه‌ها از هوش مصنوعی برای موارد زیر استفاده می‌کنند:

تحلیل داده و اتوماسیون: هوش مصنوعی عملیات بلاک‌چین را بهینه می‌کند، از شناسایی تقلب گرفته تا تحلیل‌های پیش‌بینی‌کننده، و کارایی و امنیت را بهبود می‌بخشد.

بازارهای غیرمتمرکز هوش مصنوعی: پلتفرم‌هایی مانند سینگولاریتی‌نت (SingularityNET) به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهند که خدمات هوش مصنوعی را ایجاد، به اشتراک بگذارند و کسب‌وکار کنند، بدون نیاز به یک مرجع متمرکز.

عاملیت‌های مالی خودمختار: سیستم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی مانند فِچ‌AI قراردادهای هوشمند را اجرا کرده، دارایی‌ها را معامله و تصمیم‌گیری در امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) را خودکار می‌کنند.

آموزش مدل‌های هوش مصنوعی و قدرت محاسبات غیرمتمرکز: بیت‌تنسور (Bittensor) امکان آموزش، اشتراک‌گذاری و استقرار مدل‌های یادگیری ماشین را با استفاده از زیرساخت‌های مبتنی بر بلاک‌چین در مقیاس وسیع فراهم می‌کند. این تمرکززدایی در آموزش هوش مصنوعی به همکاری باز و دسترسی به منابع محاسباتی فراتر از محدودیت‌های فناوری سنتی کمک می‌کند.

طرفداران استدلال می‌کنند که هوش مصنوعی می‌تواند برنامه‌های بلاک‌چین را کارآمدتر، دسترس‌پذیرتر و مقیاس‌پذیرتر کند. با این حال، بدون شفافیت و پاسخگویی، این پیشرفت‌ها می‌توانند خطرات قابل توجهی برای مصرف‌کنندگان، سرمایه‌گذاران و اقتصاد کلی ایجاد کرده و مشکلات و آسیب‌های وب 2.0 را تشدید کنند؛ مانند تمرکزگرایی بیش از حد، مسائل مربوط به حریم خصوصی، امنیت داده‌ها و بیشتر.

بیشتر هوش مصنوعی‌های امروزی (حتی مدل‌های متن‌باز) متمرکز هستند و توسط شرکت‌هایی کنترل می‌شوند که تصمیم می‌گیرند مدل‌ها چگونه آموزش داده، مستقر و کسب‌وکار شوند. هوش مصنوعی غیرمتمرکز (deAI) رویکرد متفاوتی دارد و از بلاک‌چین یا شبکه‌های همتا به همتا برای توزیع توسعه، حکمرانی و دسترسی به هوش مصنوعی استفاده می‌کند. در حالی که ارزهای دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی از هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی عملکردهای بلاک‌چین استفاده می‌کنند، deAI هدف دارد تا نحوه ساخت و کنترل خود هوش مصنوعی را به‌طور بنیادین بازاندیشی کند.

طرفداران deAI استدلال می‌کنند که این فناوری شفافیت و حریم خصوصی داده‌ها را افزایش می‌دهد، اما سوالات کلیدی همچنان باقی است: چگونه می‌توان از بازتولید عدم تعادل‌های قدرت با تصمیم‌گیری مبتنی بر توکن جلوگیری کرد؟ و بدون شفافیت، وقتی امور اشتباه پیش می‌روند، چه کسی مسئول است؟ همان‌طور که هوش مصنوعی و کریپتو به‌طور همزمان پیشرفت می‌کنند، این سوالات آینده هر دو صنعت را شکل خواهند داد.

ارزیابی واقعیت: سوالاتی برای کنگره، بازارها و صنعت فناوری

هوش مصنوعی اخلاقی در کریپتو: چه کسی الگوریتم‌ها را کنترل می‌کند؟

هوش مصنوعی تنها به اندازه داده‌هایی که روی آن آموزش داده می‌شود (که می‌تواند بی‌کیفیت باشد) و انگیزه‌های کسانی که آن را برنامه‌نویسی می‌کنند، بی‌طرف است. در دنیای کریپتو، جایی که پاداش‌های مالی منجر به نوآوری «سریع حرکت کن و خراب کن» می‌شود، ملاحظات اخلاقی اغلب به حاشیه می‌روند. چگونه می‌توانیم از تقویت سوگیری‌های موجود، کنار گذاشتن جوامع حاشیه‌نشین، یا تشدید نابرابری‌های مالی توسط سیستم‌های بلاک‌چین مبتنی بر هوش مصنوعی جلوگیری کنیم؟ آیا الگوریتم‌های هوش مصنوعی که در وام‌دهی DeFi یا ارزیابی اعتبار استفاده می‌شوند باید مشمول حسابرسی و نظارت عمومی باشند؟

دسترس‌پذیری در برابر پیچیدگی: چه کسی از هوش مصنوعی در کریپتو سود می‌برد؟

قول هوش مصنوعی غیرمتمرکز این است که موانع را برداشته و دسترسی به ابزارهای پیشرفته یادگیری ماشین را دموکراتیک می‌کند. اما بدون یک تلاش آموزشی جامع، پیچیدگی و فنی بودن پروژه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در کریپتو احتمالاً برای کاربر عادی بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین سوال این است: آیا این فناوری واقعاً به عموم مردم سود خواهد رساند یا عمدتاً برای سرمایه‌گذاران نهادی و نخبگان فناوری مفید خواهد بود؟ آیا خریداران خرد (و حرفه‌ای‌هایی که به آن‌ها مشاوره می‌دهند) به اندازه کافی از خطرات تصمیم‌گیری مبتنی بر هوش مصنوعی در کریپتو آگاه شده‌اند؟

ریسک‌های حریم خصوصی و امنیت داده‌ها

سیستم‌های بلاک‌چین که داده‌ها را به‌صورت شفاف و زمان‌بندی‌شده نگهداری می‌کنند، اغلب به‌عنوان جایگزینی امن‌تر برای سیستم‌های مالی سنتی معرفی می‌شوند، اما ادغام هوش مصنوعی آسیب‌پذیری‌های جدیدی ایجاد می‌کند. مدل‌های هوش مصنوعی به مقادیر عظیمی از داده‌ها نیاز دارند که نگرانی‌هایی در مورد حریم خصوصی و امنیت به وجود می‌آورد. چگونه می‌توانیم از جمع‌آوری و کسب درآمد از داده‌های کاربران بدون رضایت جلوگیری کنیم؟ چگونه می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که سیستم‌های هوش مصنوعی غیرمتمرکز با قوانین حریم خصوصی داده‌ها مانند GDPR و CCPA مطابقت دارند؟

تیغ دو لبه برای سرمایه‌گذاران، نوآوران و مصرف‌کنندگان

ادغام هوش مصنوعی و کریپتوپولاری از پتانسیل زیادی برای بازسازی چشم‌انداز مالی برخوردار است، به ویژه برای سرمایه‌گذاران خرد، نوآوران فناوری و مصرف‌کنندگان روزمره. اما بدون نظارت و تدابیر مناسب، این پیشرفت‌ها می‌توانند ریسک‌های جدیدی ایجاد کنند که مزایای آن‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهند.

تعادل نوآوری و حفاظت

ادغام هوش مصنوعی و کریپتو این پتانسیل را دارد که توانمندی‌های مالی را تقویت کند، دسترسی به ابزارهای هوش مصنوعی را گسترش دهد و امنیت را تقویت کند. با این حال، بدون نظارت معنادار، ممکن است موجب بی‌ثباتی بازار، بهره‌برداری و تشدید نابرابری‌های موجود شود. اگر این پیشرفت‌ها بدون کنترل باقی بمانند، ممکن است بیشتر به نفع بازیگران نهادی و افراد داخل سیستم باشد و سرمایه‌گذاران خرد، نوآوران مستقل و مصرف‌کنندگان روزمره را در معرض خطرات پیش‌بینی‌نشده قرار دهد.

دستیابی به تعادل مناسب، تعادلی که هم نوآوری را تشویق کند و هم از شرکت‌کنندگان بازار حفاظت نماید، چالشی است که سیاست‌گذاران، نهادهای نظارتی و رهبران صنعت باید به طور مشترک آن را حل کنند.

سوال اصلی این است: آیا این فناوری به‌عنوان ابزاری برای گسترش شمول مالی و فرصت‌های اقتصادی به کار خواهد رفت، یا به مکانیسم دیگری برای تمرکز ثروت و ریسک‌های سیستمی تبدیل خواهد شد؟ کنگره، نهادهای نظارتی و رهبران صنعت دیگر نمی‌توانند از فرصت تأخیر استفاده کنند تا ببینند چه پیش خواهد آمد.

ندای روشن برای کنگره: یک ضرورت نظارتی و اخلاقی

کنگره، همچنان که پیش‌بینی می‌شد، در زمینه مقررات کریپتو به‌طور کند عمل کرده است و عمدتاً نظارت و اجرای آن را به سازمان‌هایی مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) و کمیسیون معاملات آتی کالا (CFTC) واگذار کرده است. با این حال، اجرای واکنشی نمی‌تواند جایگزین قانون‌گذاری شفاف و آینده‌نگر باشد. سوالات فوری در زمینه سیاست عبارتند از: آیا پروژه‌های بلاک‌چین مبتنی بر هوش مصنوعی باید تحت قوانین موجود اوراق بهادار قرار گیرند، یا به یک چارچوب نظارتی جدید نیاز دارند؟ چگونه نهادهای نظارتی مالی باید با الگوریتم‌های تجارت و وام‌دهی مبتنی بر هوش مصنوعی که ممکن است ریسک‌های سیستمی را به بازارهای دارایی‌های دیجیتال وارد کنند، برخورد کنند؟ آیا کنگره باید شفافیت هوش مصنوعی و استانداردهای حسابرسی اخلاقی را برای مدل‌های هوش مصنوعی مبتنی بر بلاک‌چین الزامی کند؟

دوراهی برای هوش مصنوعی و کریپتو

ادغام هوش مصنوعی و کریپتو به سرعت در حال پیشرفت است و هم فرصت‌ها و هم چالش‌هایی را به همراه دارد. در حالی که این فناوری‌ها می‌توانند دسترسی مالی و کارایی را بهبود بخشند، اما نگرانی‌هایی در مورد شفافیت، پاسخگویی و ریسک‌های سیستمی به وجود می‌آورند. با توجه به این که مالیات مبتنی بر هوش مصنوعی سریع‌تر از مقررات در حال تکامل است، سیاست‌گذاران و رهبران صنعت با تصمیمات بحرانی روبه‌رو هستند. پاسخ آن‌ها خواهد بود که آیا این تحول منجر به یک سیستم مالی فراگیرتر می‌شود یا به شکل‌گیری تمرکز و بی‌ثباتی جدید خواهد انجامید.

نویسنده: دانیال نجدی
سه شنبه 16 بهمن 1403 ساعت 14:03